مراقب شرکت های نظافتی و قالیشویی غیرمجاز باشید
هشدار
گروه حوادث / همزمان با فرا رسیدن روزهای پایانی سال، پلیس درباره سرقت و کلاهبرداری در پوشش شرکتهای خدماتی هشدار داد.
سرهنگ «شهاب امینی» رئیس اداره اجتماعی پلیس آگاهی ناجا در این باره اظهار داشت: همزمان با روزهای پایانی سال و با توجه به اینکه مردم نیازمند خدمات نظافتی خانه و ادارهها هستند توزیع آگهیهای تبلیغاتی گسترده در سطح شهر و ارسال پیامکهای فریبنده، ممکن است دامی برای کلاهبرداری و سرقت اموال هموطنان باشد.
این شرکتهای صوری و جعلی بدون مجوز در ابتدا اعتماد مردم را از طریق درج آگهی به خود جلب کرده و پس از دستیابی به اهداف شوم خود، متواری میشوند. رئیس اداره اجتماعی پلیس آگاهی ناجا با بیان اینکه شهروندان میبایست قبل از سپردن اموال خود به دیگران، تحقیقات لازم را به عمل آورند، بیان کرد: شرکتهای معتبر و دارای پروانه خدمات از طریق استعلام از اتحادیههای مربوطه قابل شناسایی و پیگیری بوده و معمولاً با مراجعه به سایت مربوطه یا روزنامه رسمی، میتوان نسبت به درستی ادعای مطرح شده پی برد.
شهروندان هنگام مراجعه نمایندگان یا کارگران شرکتهای خدماتی دقت کنند و علاوه بر درخواست کارت شناسایی، مشخصات ظاهری افراد و شماره پلاک خودرو آنان را یادداشت کنند تا در صورت بروز مشکلات احتمالی، پلیس بتواند مجرمان را در اسرع وقت شناسایی و دستگیر کند.
کلاهبرداری با تورهای مسافرتی
فروش تورهای مسافرتی با قیمت ارزان از سایتهای نامعتبر نیز ترفندی برای کلاهبرداری از مسافران است.
سرهنگ تورج کاظمی رئیس پلیس فتای پایتخت در این باره گفت: با توجه به ایام پایانی سال و استقبال شهروندان از سفرهای نوروزی، شرکتهای گردشگری در حال تبلیغات وسیع و گسترده برای تورهای مسافرتی خود هستند و افراد سودجو نیز از همین طریق کلاهبرداری میکنند که یکی از ترفندها فروش بلیت از طریق سایتهای اینترنتی تقلبی و شبکههای اجتماعی است. زیرا کاربران اینترنتی برای خرید بلیت نیاز به ثبت اطلاعات شخصی و بانکی داشته و از اینرو کلاهبرداران با ساخت درگاه جعلی در شبکههای اجتماعی دست به کلاهبرداری میزنند.
افراد برای در امان ماندن از این گونه کلاهبرداریها باید به آدرس صفحه در قسمت آدرس درگاه URL توجه کنند و به سایتهایی مراجعه کنند که از پروتکل https برای انتقال دادهها استفاده میکنند. یکیدیگر از ترفندهای کلاهبرداران در این زمینه فروش بستهها و تورهای مسافرتی با قیمتی بسیار پایین ولی با کیفیت است که این امر فقط برای اغفال مشتریان بوده و هنگامی که مسافران راهی مقصد میشوند تازه در مییابند که این تبلیغات کذب بوده و دچار مشکلات زیادی میشوند. بنابراین توصیه میشود مردم تورها و خدمات آنها را از مراکزی که مجوز از سازمان گردشگری دارند، تهیه کنند.
درخواست اعسار قاتلی که پسرش راکشت
اخبار
گروه حوادث/ مرد میانسال که در یک درگیری خانوادگی پسر جوانش را کشته و به پرداخت دیه و زندان محکوم شده بود با درخواست اعسار خواهان تقسیط مبلغ دیه شد.
بهگزارش «ایران»، صبح دیروز این مرد 55 ساله که از زندان به شعبه 10 دادگاه کیفری استان تهران منتقل شده بود به قاضی گفت: من 10 سال است که به جرم قتل پسرم در زندان هستم. زمستان سال 89 بود روز حادثه از سرکار به خانه برگشتم پسر 19 سالهام با لباس راحتی در آشپزخانه مقابل مادرش نشسته بود. با دیدن او در آن وضعیت عصبانی شدم و گفتم چرا با این سر و وضع جلوی مادرت نشستهای خجالت نمیکشی؟ اما پسرم با بیاحترامی جوابم را داد و گفت: به تو مربوط نیست. از این حرفش بیشتر عصبی شدم و کتکش زدم در همین موقع پسرم با چاقوی میوه خوری به من حمله کرد من هم کارد آشپزخانه را برداشتم و دو ضربه به او زدم. همسرم که شاهد این درگیری بود در حالی که باورش نمیشد من پسرمان را زده باشم به طرف من حمله کرد که او را هم مجروح کردم. وقتی امدادگران اورژانس و مأموران پلیس رسیدند پسرم مرده بود.
بعد از دستگیری و محاکمه در دادگاه همسرم به جرم قتل پسرمان درخواست دیه کرد. قضات هم مرا به 10 سال حبس و پرداخت دیه محکوم کردند. حالا که حبسم تمام شده چون توانایی پرداخت دیه را ندارم باید بلاتکلیف در زندان بمانم اما امروز به اینجا آمدهام تا درخواست اعسار دهم و اگر بشود مبلغ دیه را برایم تقسیط کنند یا اینکه آزادم کنید که بتوانم کار کنم و پول دیه را بپردازم. بدین ترتیب قضات پس از شنیدن اظهارات متهم برای تصمیمگیری درباره وی وارد شور شدند.
گروه حوادث/سقف جایگاه پمپ بنزین در شهر قلعه رئیسی بر اثر یک حادثه روی خودروها آوار شد.
به گزارش فارس، این حادثه صبح دیروز در پمپ بنزین قلعه رئیسی در بخش چاروسا شهرستان کهگیلویه در حالی رخ داد که یک دستگاه کامیون برای سوختگیری وارد جایگاه شد اما با پایههای پمپ بنزین برخورد کرده و ناگهان سقف آن فرو ریخت. براثراین حادثه دو دستگاه پراید که در حال سوختگیری بودند نیز زیر سقف ماندند و آسیب دیدند.
شکایت از ناپدری به اتهام تعرض
گروه حوادث/ناپدری شرور که به دختر جوان همسرش تعرض کرده بود به دستور قضات دادگاه کیفری بازداشت شد.
بهگزارش«ایران»، این دختر 19 ساله که صبح دیروز به شعبه 9 دادگاه کیفری استان تهران مراجعه کرده بود در تشریح ماجرا گفت: 10 سال قبل پدر و مادرم ازهم طلاق گرفتند من با پدرم زندگی میکردم. گهگاهی هم به ملاقات مادرم میرفتم تا اینکه چند سال بعد مادرم ازدواج کرد و همراه همسرش به یکی از شهرهای شمالی کشور نقل مکان کردند. امسال وقتی در دانشگاه قبول شدم از پدرم خواستم اجازه دهد به دیدن مادرم بروم. وقتی به آنجا رفتم خیلی زود متوجه رفتارهای عجیب ناپدریام شدم. او معتاد به شیشه بود و حس خوبی نسبت به او نداشتم. یک روز که مادرم در خانه نبود او به من پیشنهاد برقراری ارتباط نامشروع داد که همان موقع به تهران برگشتم؛ اما چند روز بعد او به تهران و به خانه ما آمد. گفت از مادرم خبری آورده است آن روز پدرم در خانه نبود وقتی وارد خانه شد به من تعرض کرد. دختر جوان ادامه داد: بلافاصله از او شکایت کردم و دستگیرش کردند؛ اما او امروز در جلسه دادگاه منکر ماجرا شده است. در ادامه متهم گفت: این دختر دروغ میگوید. وقتی بهخانه ما آمد مادرش قهر کرده و رفته بود. او خودش مرا به تهران دعوت کرد و برای این ارتباط تمایل داشت.پساز پایان جلسه دادگاه قضات متهم را بازداشت کردند و تا روشن شدن ابهامات پرونده وی روانه زندان شد.
دختران جیب بر در ایستگاه آخر
گروه حوادث/ سه دختر جیب بر که بهعنوان مسافر سوار اتوبوسهای بیآر تی شده و از زنان سرقت میکردند از سوی پلیس دستگیر شدند.
بهگزارش «ایران»، صبح دیروز این سه دختر سارق ضمن اعتراف به سرقتهایشان برای شناسایی با شاکیها روبهرو شدند. زن جوانی که پسرش بهخاطر بیماری تیروئید در بیمارستان تحت عمل جراحی قرار گرفته با مشاهده متهمان در اداره آگاهی گفت: چهره یکی از سارقان را خوب به یاد دارم برای اینکه سعی داشت بدون نوبت سوار اتوبوس شود. در ایستگاه انقلاب سوار بیآرتی شدم که یک نفر خودش را به من زد و ایستگاه بعدی دو دختر جوان خیلی سریع اتوبوس را ترک کردند. چند دقیقه بعد برای تلفن همراهم پیامکی آمد که متوجه شدم کسی دارد از کارتم پول برداشت میکند. موجودی کارتم 10 میلیون تومان بود. بلافاصله کیفم را نگاه کردم که دیدم کیف پولم به اضافه مدارک شناساییام، مقداری طلا و یک چک حامل سرقت شده است من از شهرستان برای عمل جراحی پسرم به تهران آمده بودم، پولها هزینه عمل جراحی بود.
شکیلا، یکی از دخترانی که به جرم جیب بری بازداشت شده گفت:
سوار اتوبوس میشدیم و هر کسی که گوشی مدل بالا یا سر و وضع مرتبی داشت را شکار میکردیم اما از آدمهای فقیر سرقت نمیکردیم. چون خودمان از خانوادههای فقیری بودیم. فقط از پولدارها سرقت می کردیم چرا که اگر آنهایی که پولدار هستند به بیپولها کمک کنند اوضاع به اینجا نمیرسد.
شگرد سرقتتان چه بود؟
ما سه دوست بودیم که تصمیم گرفتیم این کار را انجام دهیم. یکی از ما مالباخته را سرگرم میکرد. نفر دوم به او تنه میزد و وسومین نفر، کیف را سرقت میکرد.
چند سال داری؟
23 ساله هستم و سابقه هم ندارم.
سرقت های میلیونی از خانه های غرب استان تهران
گروه حوادث / رسیدگی به پرونده سرقت از خانههای غرب استان تهران با دستگیری یک متهم وارد مرحله تازهای از تحقیقات شد.
بهگزارش «ایران»، از اواخر دی امسال گزارش سرقت از خانههایی در محدوده غرب استان تهران از جمله قلعه حسن خان و شهرک سرخهحصار به پلیس این منطقه اعلام شد. شکایت مالباختهها و بررسی نحوه سرقتها نشان میداد سارق یا سارقان به یک شیوه وارد خانهها شده و اموال باارزش را سرقت کردهاند. بدین ترتیب فرضیه سریالی بودن سرقتها قوت گرفت. در حالی که کارآگاهان پلیس تحقیقات خود را برای شناسایی سارقان روی شاخههای مختلفی متمرکز کرده بودند چند روز قبل یک متهم دستگیر شد و تحقیقات از وی ادامه دارد.
بررسی و گفتوگوی خبرنگار «ایران» با مالباختگان این سرقتها نشان میدهد که در این بازه زمانی صدها میلیون تومان پول، طلا، جواهرات و لوازم باارزش خانه سرقت شده است.
یکی از مالباختگان که 6 دی ماه خانهاش در محدوده شهرک سرخه حصار مورد دستبرد سارقان قرار گرفته به «ایران» گفت: ساعت 8شب ششم دی از منزل خارج شدیم و ساعت 12 برگشتیم که متوجه سرقت شدیم. سارق یا سارقان حدود 300 میلیون تومان طلا و سکه و پول نقد و حدود 40 میلیون تومان از لوازم خانهمان را دزدیده بودند. همان شب با مرکز فوریتهای پلیسی 110 تماس گرفتیم و دقایقی بعد مأمورکلانتری آنجا آمد هرچقدر از او خواستم تا به داخل بیاید و وضعیت خانهمان را ببیند نپذیرفت و فقط گفت که هرچیزی بردهاند را اعلام کن تا صورتجلسه کنم. صبح روز 7 دی به کلانتری قلعه حسن خان رفتم اما مرا راه ندادند، به اداره آگاهی مراجعه کردم که آنجا هم همین وضعیت تکرار شد و بعد متوجه شدم که بهدلیل آماده باش نیروها، ارباب رجوع نمیپذیرند.
وی افزود: روز هشتم دوباره به کلانتری رفتم و مأموری بههمراه من برای بررسی صحنه به منزلمان آمد. پس از آن به اداره آگاهی رفتم تا مأموری برای انگشت نگاری به محل سرقت بیاید اما اعلام کردند که مأمور نداریم و ادامه کارمان به روز سهشنبه موکول شد بعد هم مأمور پلیس عنوان کرد که پس از 48 ساعت امکان انگشت نگاری وجود ندارد.
این مالباخته که شاغل در یکی از شرکتهای خودروسازی است درباره پیگیری کارش عنوان کرد: در طول یک ماه گذشته بارها به کلانتری و آگاهی مراجعه کردهام آخرین جوابی هم که مأموران به من دادند این بوده که یک سارق را دستگیر کردیم که در کرج دست بهسرقتهای سریالی زده و ممکن است سارق خانه ما هم باشد اما هنوز در انتظار جواب هستیم.
مالباخته دیگری که خانهاش در تاریخ 20 دی ماه در منطقه شهرقدس سرقت شده، عنوان کرد: ما حدود ساعت 12 شب به خانه آمدیم که در این فاصله 3 سارق با ورود به منزلمان که در طبقه پنجم یک مجتمع است، بیش از 300 میلیون تومان طلا و جواهرات 2 دخترم که در آستانه ازدواج بودند و همینطور طلاهای همسرم را سرقت کرده بودند.
وی افزود: البته چند دقیقه قبل از آنکه ما به خانه برگردیم همسایهمان متوجه حضور سارقان شده و درگیری بین آنها رخ داده بود و یکی از آنها با تهدید قمه او را مجبور به سکوت کرده بود و بعد هم از محل متواری شده بودند. البته از طریق دوربین مداربسته تصاویر سارقان را شناسایی و مأموران هم یکی از سارقان را دستگیر کردند، اما هنوز ما به اموالمان نرسیدهایم و در حال تحقیق هستند تا مشخص شود سرقت از خانههای دیگر نیز کار او بوده است یا خیر.
مالباخته دیگری که ساکن قلعه حسن خان است و 20 روز قبل خانهاش مورد دستبرد قرار گرفته، گفت: حدود ساعت 10 شب به خانه برگشتیم که متوجه شدیم از منزلمان سرقت شده است. سارق حدود 30 میلیون تومان پول و تلویزیون، لپ تاپ و سیستم صوتی با خودش برده بود.
با توجه به گلایه مالباختهها از کندبودن روند رسیدگی به پروندههایشان با سرهنگ مهدی سرپناه رئیس معاونت اجتماعی غرب استان تهران گفتوگویی انجام دادیم.
هیچ مأموری حق تخطی از وظایف ذاتی پلیس را ندارد
سرهنگ سرپناه گفت: وظیفه ذاتی نیروی انتظامی حفاظت از جان، مال و امنیت آحاد جامعه است و هیچ مأموری نباید از این چارچوب خارج شود. در بحث سرقتها باید گفت مأموران کلانتری و در ادامه پلیس آگاهی از بدو تشکیل پرونده پیگیریهای لازم را انجام میدهند البته در بسیاری از مواقع سارق یا سارقان شناسایی و دستگیر میشوند و در برخی از پروندهها هم پلیس به سارقان نمیرسد که البته شناسایی سارقان نیاز به زمان و بررسی دقیق دارد. اما به این منزله نیست که پلیس به پروندهها بیتوجهی میکند و پیگیری نمیشود.
وی در ادامه تأکید کرد: ممکن است مأموری از انجام امور محوله تخطی یا در رسیدگی به پروندهای تعلل کند که بهترین و راحتترین راه رسیدگی به آن تماس با تلفن 197 و معرفی مأمور خاطی است. شهروندان اطمینان داشته باشند که اگر مأموری مرتکب خطا یا سهلانگاری در کارش شود با جدیت با او برخورد خواهد شد.
اعترافات تلخ تازه داماد به قتل همسرش
گروه حوادث- مرجان همایونی/ تازه داماد که 20 روز قبل از مراسم ازدواجش عروس را در اتاقش به آتش کشیده بود انگیزه خود را از این جنایت زیاده خواهی همسرش عنوان کرد.
بهگزارش «ایران»، ساعت 12 ظهر جمعه گذشته بازپرس جنایی و مأموران اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت از آتشسوزی و مرگ مرموز دختر جوانی در خانهاش با خبر شدند.
با اعلام این خبر، بازپرس واحدی و تیم بررسی صحنه جرم راهی محل شده و در میان وسایل سوخته خانه جسد دختر جوان را روی تخت خواب دیدند.مأموران آتشنشانی، آتشسوزی را عمدی اعلام کرده بودند و از آنجایی که شواهد نشان میداد دختر جوان تلاشی برای رهایی از آتش نکرده بود، این احتمال مطرح شد که دختر جوان قبل از آتشسوزی یا به قتل رسیده یا بیهوش شده بود.
از آنجایی که در زمان وقوع حادثه همسر عقدی این دختر در پارکینگ همان خانه حضور داشت پسر جوان بازداشت شد. علی گودرزی، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی پایتخت در این باره گفت: چند روز پس از بازداشت این پسر، وی به قتل همسرش اعتراف کرد.
متهم که دکترای رشته آی تی دارد در رابطه با انگیزهاش از این جنایت به خبرنگار «ایران» گفت:
تصمیم به قتل نداشتم در یک لحظه این فکر به ذهنم رسید. یک تکه سیم برداشتم و یک سرش را به برق و سر دیگرش را هم به بدن همسرم که روی تخت خوابیده بود وصل کردم. برق او را گرفت و فوت کرد. بعد هم کبریت کشیدیم و اتاق خواب را آتش زدم و خودم به انباری رفتم و مشغول کار شدم.
با همسرت چطور آشنا شدی؟
هر دوی ما سال 85 در یک دانشگاه درس میخواندیم. از دانشگاه باهم دوست شدیم و 4 سال قبل او به عقدم درآمد. از آنجایی که خانوادهام در شهرستان بودند این مدت را من در خانه همسرم زندگی میکردم.
چرا او را کشتی؟
از دستش خسته شده بودم. خیلی زیاده خواه بود. خانهای که داشتم را به نامش کردم اما او میخواست ماشینم را هم به نامش کنم و برایش عروسی مجللی بگیرم. توقع سفرهای خارجی داشت و کارهایی که از عهده من بر نمیآمد. آن روز هم سر همین مسأله باهم درگیر شدیم.
چرا او را طلاق ندادی؟
دوستش داشتم الان هم خیلی پشیمانم.
مرگ هنگام فرار از خانه زن ماساژور
گروه حوادث/ مرد جوان که بهخانه زن ماساژور رفته بود برای فرار از دست پلیس از بالکن سقوط کرد و جان باخت.
بهگزارش خبرنگار جنایی «ایران»، ساعت 4:22 بعداز ظهر 15 بهمن سقوط مرگبار مرد جوانی از طبقه هشتم بالکن یک برج در خیابان جردن به بازپرس کشیک قتل پایتخت اعلام شد.
با شروع تحقیقات و در بررسیهای صورت گرفته مشخص شد از مدتی قبل به مأموران پلیس امنیت اخلاقی خبر رسیده بود که زنی بهنام پری در فضای مجازی تبلیغ کرده و خدمات ماساژ در خانهاش ارائه میدهد. اما در تحقیقات بیشتر دریافتند وی خانهاش را در طبقه هشتم یک برج به مرکز فساد تبدیل کرده است.
بدین ترتیب یکی از مأموران پلیس امنیت برای بررسی ماجرا و بازداشت این زن وارد خانه وی شد و با اطمینان از صحت این موضوع از همکارانش خواست وارد خانه شوند. در بازرسی اتاقها نیز مشخص شد در یکی از اتاقها قفل است. هنگامی که مأموران قصد ورود به اتاق را داشتند صدای مهیبی شنیدند و به محض ورود به اتاق متوجه شدند که یکی از مشتریهای وی که مرد جوانی بود سعی داشت از بالکن طبقه هشتم فرار کند که تعادلش را از دست داده و سقوط کرده بود.
به دستور بازپرس جنایی تحقیقات در این رابطه ادامه دارد.
گروه حوادث - معصومه مرادپور/ مرد مکانیک که 25 سال قبل دختر خردسالش را به قتل رسانده و به پرداخت دیه و 10 سال زندان محکوم شده بود سرانجام با کمک مددکاران از زندان آزاد شد.
بهگزارش «ایران»، روز 22 مهر سال 73 خبر مرگ مشکوک دختربچهای به نام فرشته در یکی از بیمارستانهای کرج به پلیس گزارش شد. پدر فرشته که او را به بیمارستان رسانده بود در نخستین بررسیها به قتل دخترش اعتراف کرد و گفت: دخترم را به حمام برده بودم اما او مدام گریه میکرد. من که از گریههایش عصبی شده بودم برای اینکه ساکتش کنم دستم را جلوی دهانش گذاشتم اما او شروع به تقلا کرد من هم از شدت ناراحتی او را به گوشهای پرت کردم که سرش به دیوار خورد و از هوش رفت.
در دادگاه چه گذشت؟
ناصر که مکانیک خودروهای سنگین بود پس از اعتراف به قتل دخترش بازداشت شد. او در جلسه دادگاه گفت: همسرم طلاق گرفته بود و دو فرزندم با من زندگی میکردند، روز حادثه دخترم را به حمام بردم خیلی گریه میکرد فقط میخواستم ساکتش کنم نمیخواستم آسیبی به او برسد اما حالا هم مستحق مرگ هستم. با رأی قضات دادگاه این مرد به پرداخت دیه و 10 سال زندان محکوم شد.
با آنکه مدت محکومیت وی در زندان پایان یافت اما از آنجا که توانایی پرداخت دیه را نداشت 15سال دیگر هم در زندان ماند تا اینکه سرانجام به همت مددکار شورای حل اختلاف زندان مرکزی کرج که برای جلب رضایت اولیای دم تلاش فراوانی را انجام داد بعد از 25 سال این زندانی آزاد شد.
اکبرپور- مددکار شورای حل اختلاف زندان- دراین باره گفت: این مرد بهخاطر 80 میلیون تومان سالها در زندان بلاتکلیف مانده بود او بهخاطر جرمی که مرتکب شده بود از افسردگی شدیدی رنج میبرد، منزوی شده و با کسی حرف نمیزد. به حدی که بعد از 25 سال تا حد زیادی قدرت تکلم خود را از دست داده است. سرانجام پس از بررسی وضعیت این زندانی و شرایط جسمی و روحی وی قاضی نریمانی رئیس شعبه ششم اجرای احکام دادگستری استان البرز مقدمات برگزاری جلسه صلح و سازش با اولیای دم را فراهم کرد. در این جلسه سرانجام با شناسایی اولیای دم پرونده که مادر و برادر بزرگ مقتول بود آنها از حق دیه خود گذشتند و بدین ترتیب مرد زندانی آزاد شد.
دیدگاه روانشناس و مشاورخانواده؛
زهره ندافی
در این پرونده پدر خانواده نه سابقه جرم و جنایت داشته و نه معتاد بوده است اما به خاطر درگیریهای ذهنی که به خاطر جدایی از همسرش داشته است نتوانسته در مقابل گریه یک کودک تاب بیاورد و دست به ارتکاب عملی ناخواسته زده است.
کنترل خشم نکتهای است که در جریان زندگی امروز و مراودات اجتماعی وخانوادگی بیش از پیش به آن نیاز داریم.
کودکان از همان کودکی باید این مهم را آموزش ببینند، بسیاری از جنایتهایی که حتی تصورش برای آدمی غیرممکن است در پس کنترل نکردن خشم اتفاق میافتد.
بی تردید میتوان با یک مشاوره ساده وآموزش مناسب این موضوع را کنترل کرد.